هوش مصنوعی اکنون در برخی از کارها بهتر از انسان عمل میکند. در آینده نه چندان دور، AI پیشرفت کرده و در اکثر کارها، بهتر از انسان عمل خواهد کرد و تبدیل به تهدیدی بزرگ برای مشاغل میشود. در پلی پاد تی وی همراه ما باشید تا ببینیم کدام مشاغل از گزند این تهدیدات در امان میمانند.
کادر درمان، روانشناسها و روانپزشکها
مشاغل مرتبط با سلامت نسل بشر، همیشه بخشی از موضوعات خاص جامعه به شمار میروند. اشتباهات و خطاهای جزئی در تمام صنایع و زمینهها فقط تا جایی قابل قبول هستند که زندگی و وضعیت سلامت انسانها را تحت تأثیر قرار ندهند.
هر چند هوش مصنوعی در پیدا کردن درمانها و داروهای جدید و حتی تحقیقات پزشکی موثر است، اما بعید به نظر میرسد که تا آینده نزدیک، جایگزین کادر درمان شود. حتی تصور پرستارهای رباتیک ترسناک است، چه برسد به جراحان و یا روانشناسها!
از سوی دیگر، روان و مغز انسانها بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد. زبدهترین روانپزشکها در تشخیص و درمان اختلالات شخصیتی، ماهها و سالها زمان میگذارند. اگرچه همین الان هم تشخیصهای اشتباه و درمانهای متعاقب مشاهده میشوند اما دامنه چنین مسائلی با ظهور AI و جایگزینی توسط دستیارهای هوش مصنوعی، بدتر هم میشود. به همین خاطر است که ما حوزه درمان را یکی از آخرین زمینهها برای یورش AI در نظر میگیریم.
ورزشکاران حرفهای
تماشای رقابت رباتها هیچ لذتی ندارد و اگر تنها به همین خاطر هم باشد، احتمالاً ورزشکاران هرگز با هوش مصنوعی، جایگزین نخواهند شد! فرض کنید چقدر غیرمنطقی است که انسانها به تماشای رقابت رباتهایی بپردازند که همه آنها از سختافزار و قدرت یکسانی بهره میبرند.
اصلاً اجازه دهید به فلسفه و معنایی که در پشت صحنه ورزشهای حرفهای وجود دارد نگاه کنیم. ورزشکار کسی است که با تمرینات مداوم، در یک رشته سرآمد میشود. زمانی که ورزشکاران را تحسین میکنیم، در حقیقت مشغول ستایش دستاورد آنها و آستانه تحمل حیرتانگیزشان هستیم.
رباتها نیازی به تمرین و تکرار ندارند. آنها با قابلیتهای بهخصوصی تولید میشوند و بعد از مدتی، میتواند یک شبه با سختافزار یا نرمافزار جدید، ارتقا پیدا کنند. چنین چیزی به لحاظ فکری و ذاتی، سزاوار تقدیر نیست. البته احتمال ایجاد شاخههای ورزشی مجزا برای رباتها هم وجود دارد و لزوماً بحث به حوزه سرگرمی میکشد! همانطور که همین حالا شاهد رقابتهای رباتیک در سطح کشورها و جهان هستیم و فلسفه متفاوتی برای آن قائل میشویم.
هنرمندان و فعالان شبکههای اجتماعی
نویسندهها، نوازندگان، فیلمسازان، آهنگسازها و …، فعلاً در خط مقدم اعتراض به هوش مصنوعی مولد هستند. آنها باور دارند که استفاده از هوش مصنوعی به ضرر هنرمندان، مخاطبان و در نهایت، جهان تمام میشود. اما در واقع، چه بخواهیم یا خیر، صاحبان کسب و کار به جهت مزایای مادی به این سمت متمایل شدهاند.
به عبارت دیگر، ما به خوبی میدانیم که هوش مصنوعی مولد تمام محتوای فعلی را با کمک مدلهای تعلیم یافته بر پایه آثار خلاقانه هنرمندان انسانی خلق میکند. بنابراین، اگر روزی، خلاقیت و احساسات انسانی در هنر به کار نرود، هوش مصنوعی به سختی میتواند نوآوری بهخصوصی را به نمایش بگذارد.
این قضیه درباره تولید محتوا نیز به شکلی دیگر وجود دارد. هوش مصنوعی میتواند حضور، اثربخشی و بسیاری از فعالیتها و اعمال دیگر تولیدکنندگان محتوا را دگرگون کند. با این حال، ایده، نظر و خلاقیت هر تولیدکننده محتوا باید در پشت پرده، امور کلی را سر و سامان دهد و تنها از AI به عنوان ابزار بهره گرفته شود.
فعالان حوزه علوم کامپیوتر
یکی از تصورات غلط درباره پیشرفتهای هوش مصنوعی، ظهور دورانی است که به فعالان حوزه IT نیاز نداریم! برعکس، پدیدار شدن ابزارهای قدرتمند در زمینه علوم کامپیوتر، راه را برای تحقیقات و پیشرفتهای بعدی باز میکند. این خود انسانها هستند که این پیشرفتها را رقم میزنند و از هر فرصت برای گشایش و سپس پرش به عصر جدیدی بهره میگیرند.
البته که احتمال تغییر و دگرگونی شغلهای زیادی وجود دارد. برنامهنویسی شاید چهره جدیدی پیدا کند و توسعهدهندگان به سمت رویکردهای نو حرکت کنند. تغییر چهره، به معنای تغییر مفهوم نیست و این دگرگونیها، نوید دنیای تازهای را برای متخصصان رشتههای IT میدهد.
چطور میتوانیم بپذیریم که برخی از مهندسانی که عصر هوش مصنوعی را آغاز کردهاند، آن را به امان خودش رها کنند؟ اصلاً این سرعت از پیشرفت هوش مصنوعی، از چه کسانی ناشی میشود؟ مشخصاً از متخصصان علوم کامپیوتر! آنها تا آیندهای قابل پیشبینی، در خط مقدم انقلابهای تاریخی قرار میگیرند. برنامهنویسان و تمام شغلهای وابسته به علوم کامپیوتر، رشد میکنند و جامعه را به شیوههای متنوع، رشد میدهند.
مدیران، معلمان، سیاستمداران و قضات
دستههای شغلی که وابستگی ویژهای با قدرت تصمیمگیری و تبعات بالای هر تصمیم در سلسله مراتب اجتماعی دارند، از خطرات هوش مصنوعی دور خواهند ماند! نیازی به استدلالهای عجیب و غریب و مبنای علمی دقیق نیست تا این قضیه را بدانیم.
سیاستمداران درباره موضوعات بسیار حساسی صحبت کرده و تصمیم میگیرند. جنگ، صلح، درآمد، تورم و …، توسط آنها یا به وسیله اقدامات آنها رقم میخورد. تصمیماتی با تأثیرگذاری مشابه در شرکتها نیز چنین شرایطی دارند. سرمایهگذاران انتظار دارند انسانهایی نخبه درباره دارایی آنها و نحوه مدیریت یک مجموعه اقتصادی تصمیم بگیرند.
میتوانیم دو پاراگراف بالا را عیناً درباره سیستم قضایی و آموزشی هم مورد اشاره قرار دهیم. چه فاجعهای میشود اگر یک ربات درباره محکومیت انسانها تصمیم بگیرد! نه تنها چنین تصمیماتی مانند حوزه سیاست و اقتصاد، بسیار حساس هستند، بلکه احساسات و منطق انسانی باید در آنها دخیل شوند.