شخصیتها و داستانهای کوچک از بین میروند و داستانها و شخصیتهای بزرگ، تبدیل به اسطوره میشوند. اسطورهها و داستانهایی که از فرهنگ ملتها سرچشمه میگیرند، یکی از اصلیترین منابع الهام بازی های ویدئویی هستند. در این مطلب پلی پاد تی وی، اساطیر معروفی را بررسی میکنیم که پتانسیل آنها برای الهام و اقتباس، پایانناپذیرند.
اساطیر ایران؛ مهجورترین اسطورهشناسی موجود
البته که اساطیر ایران را پیش از سایر گزینههای لیست، معرفی خواهیم کرد. یکی از خواستههای جمعی گیمرهای ایران، توجه به اساطیر این سرزمین است. متأسفانه تعداد ناچیزی از بازی های ویدئویی این پتانسیل بینظیر را کشف کردهاند.
طی یک حساب سرانگشتی، اگر شاهکاری همچون شاهنامه در کشورهای جهان اول به رشته تحریر در آمده بود، تا به این لحظه صدها اثر سینمایی و ویدئوگیم را نظارهگر بودیم. این ادعا، استدلال سادهای دارد: اگر اساطیر کشورهایی که قدمت تمدن یکسانی با ما دارند، تا این اندازه مورد توجه قرار گرفتهاند، لزوماً دلیل ذاتی برای عقب راندن اساطیر ایرانی در صنعت بازی وجود ندارد.
تقابل بین خیر و شر، خدایان متعدد، اشاره به آفرینش و همچنین پایان جهان تنها تعدادی از موارد قابل ملاحظه برای کار هستند. حتی در فرمت نخستین، ساعتها محتوای ناب در دل این موارد جا دارند. توسعه و خیالپردازی در هر بخش از اسطورههای کهن ایرانزمین، ساخت فرنچایزهای غولپیکر را برای استودیوهای برتر جهان ممکن میکند.
اساطیر ژاپن؛ گل سرسبد ویدئوگیم
هر چیز مرتبط به ژاپن، سهم خوبی از این جهان داشته است. این فرهنگ و مردمان منحصر به فرد آن، هر جایی که پا گذاشتهاند، تأثیرگذار ظاهر شدهاند. از این جنبه شکایتی نیست اما مسلماً گیمرها از شنیدن داستانهای قدیمی ژاپنی خسته نمیشوند. Ghost of Tsushima یکی از بهترین نمونهها برای پیادهسازی داستان ساموراییها، مردمان جنگاور سرزمین آفتاب است.
هر چقدر مثال که نیاز باشد، از تحقق آرزوی این کشور در گسترش فرهنگ و تمدنش در دسترس هستند. شاید خود این موضوع که ژاپن یکی از زادگاههای بازی های ویدئویی به شمار میرود نیز بیتأثیر نباشد! مردمانی که در توسعه یک صنعت جدید نقش داشته باشند، از مسائلی که نزدیک آنها هستند، برای رونق بخشیدنش استفاده میکنند.
عزم، شرف، جسارت و سایر مسائل اخلاقی و ارزشی، تمدن و اسطورهشناسی این کشور را به سطح کنونی رساندهاند. اگرچه اشارهها به مکاتب شینتو و بودیسم، به طور مستقیم در آثار فرهنگی این کشور به چشم نمیخورند اما کیست که تأثیر آنها را نادیده بگیرد؟
اساطیر یونان و روم
اساطیر یونان، در کنار اسطورهشناسی ژاپن، سهم عمده داستانهای تخیلی صنایع سرگرمی را به خودش اختصاص میدهد. اهل تئاتر هستید، فیلم میبینید یا صرفاً به تجربه بازیها بسنده میکنید؟ در همه آنها، نشانههایی از یونان و داستانهای آن وجود دارند. زئوس در میان کودکان عصر ما، از خدایان ادیان الهی هم معروفتر است!
یک بار تجربه God of War در هر نسلی از گیمرها هم برای نمایش ایدههای اصلی این اساطیر، به اندازه کافی کارساز به نظر میرسد. برای کشوری که اساس فلسفه غرب روی بزرگان و مشاهیر آن سوار است، چیز غریبی در این بین دیده نمیشود. غربیها هم به اندازه شرقیها در صنعت بازی دست داشتهاند. آنها نیز از منابع الهام اصلی شکلگیری تمدن مدرن، اقتباس کردهاند.
اشاره به بازیهای بیشتر از اساطیر یونان کار عبثی است اما به هر نحو، بد نیست که این کار را انجام دهیم. Assassin’s Creed Odyssey، Hades و The Talos Principle 2 را تجربه کردهاید؟ برای اثبات پتانسیل اسطورهشناسی یونان کافی نیستند؟ فراموش نکنیم که بسیاری از خدایان و داستانهای تاریخی یونان و روم، زمینه فکری مشترکی دارند و به همین خاطر، آنها را در این مقاله در یک مورد ادغام کردیم.
اساطیر مصر
اساطیر مصر در بازیهایی نظیر Assassin’s Creed Origins، Asgard’s Wrath و The Forgotten City، زیربنای اصلی هستند. با وجود قدمت و عمق زیاد، بازیهای کمی از اساطیر مصری، به طور مستقیم و نه به طور ضمنی، برای تولید و توسعه محتوای داستانی استفاده کردهاند.
مردم جهان این اساطیر را با مومیاییها، اهرام ثلاثه و نمادهای تأملبرانگیز به خاطر سپردهاند. اما تمدن مصر به چیزی بیش از این مسائل میپردازد. برخی از پیچیدهترین دستاوردهای بشری، دقیقاً ریشه در دوران مصر باستان دارد. سوال این است که پس چرا خبری از بازیهای فانتزی متعدد از مصر باستان نیست؟
آیا این مسئله هم همانند ساخت اهرام ثلاثه، مانند یک راز باقی خواهد ماند؟ یا ما طی سالهای آینده، بازیهای برجسته بیشتری را با تمرکز بر مصر، مشاهده خواهیم کرد؟ برخلاف صنعت بازی، صنعت سینما و انیمیشن به مصر باستان روی خوشی نشان دادهاند. ما اکنون، اندکی از انگیزه کارگردانها و نویسندههای سینمادوست را در ویدئوگیم نیاز داریم.
اساطیر چین
تا به اینجا، فرصت زیادی برای اشاره به سایر اساطیر وجود داشت. اساطیر اسکاندیناوی و …، اهمیت خودشان را دارند. از قلم افتادن یا انداختن آنها در این مطلب، صرفاً به دلیل محدودیت کلی در معرفی و قواعد بود. با این حال، اساطیر چین در مقایسه با سایر نمونهها، ارزش والاتری دارند. به یک معنا، برای مثال، داستانهای فولکلور اسکاندیناوی، اشتراک زیادی با سایر اساطیری دارد که تا به اینجا معرفی کردهایم.
اسطورهشناسی چین از این دام گریخته است. شرقیها، زمانی بر دریای معرفت جهان، آگاهی میریختهاند و دانش را از نظر خودشان گسترش میدادند. وقتی ژاپن به نمایندگی از شرق و آمریکا و اروپا به نمایندگی از غرب، به سراغ اسطورههای خودشان میروند، چین با این حال، به حال خود رها میشود.
بنابراین، صنعتی را میبینیم که با وجود سرمایهگذاری شرکتهای چینی، بازیهایی غربی تولید میکند یا اوج هنر آن، بازیهای موبایلی است. در مجموع، بازیهای موبایل مشکل خاصی ندارند به غیر از این که خبری از داستانها و اسطورهها در آنها نیست. اگر اثر برجسته خاصی را با پیشزمینههای اساطیر چین پیدا کنید، واقعاً هنر کردهاید! نظر شما چیست؟