پلی پاد تی وی گزارش میکند: کارآفرینی کار سادهای نیست، بخصوص در شرایط اقتصادی ایران، کارآفرینان با چالشهای جدی مواجه هستند. به مناسبت هفته کارآفرینی، مصاحبهای داشتیم با آقای پویا ایماندار همبنیانگذار و راهبر پلی پاد و از او درباره چالشهای مسیر کارآفرینی پرسیدیم.
ایده پلیپاد چه زمانی به ذهن شما رسید؟
سال ۲۰۱۵ تبلت Nvidia Shield را از خارج از ایران تهیه کردم، علاقه داشتم موتور Wolf را با امکانات جدید API گرافیکی Vulkan روی Shield تست کنم، چون این تبلت زودتر از بقیه این قابلیت ها را فراهم کرده بود.
حین کار با این تبلت علاقهمند شدم Nvidia GeForce Now را که یک اپلیکیشن کلودگیمینگ بود بررسی کنم، انتظار نداشتم بتوانم بازی کنم اما در کمال تعجب بازی بتمن را با اینترنت ایران! و البته با کلی لگ تجربه کردم. آنجا بود به این تکنولوژی علاقمند شدم و پیشبینی کردم قطعا ابر غولی همانند Nvidia در مسیر درستی سرمایه گذاری کرده.
این آغاز پروژهای بود که امروز بنام پلی پاد شناخته میشه؛ البته اون زمان اسمش پلی پاد نبود. من این زیرساخت را روی موتور ولف که سالها روی توسعهاش کار میکردم، پیادهسازی کردم. زمانی که به فناپ وارد شدم، این ایده را مطرح کردم و مورد استقبال مدیران قرار گرفت و به سرعت با حمایت فناپ و بانک پاسارگاد با نام پروژه پلی پاد، به عنوان پلتفرم بازی سرزمین هوشمند پاد راهاندازی شد.
موانع راه شما در پیشبرد پروژه پلی پاد چه بود؟ و اکنون چیست؟
اوایل بسیار توضیح آیندهای که متصور بودم برای ذینفعان، مسولین و حتی هم تیمیهام سخت بود، آن موقع حتی گوگل استادیا هم نبود و شرکتهای مشابه بسیار کمی در سطح دنیا بودند که روی تکنولوژی کلاد گیمینگ کار میکردند، اینکه ما اولین خاورمیانه بودیم اتفاق جالبی بود اما شرایط تحریم صدای پروژه را خفه کرده بود. خیلیها بیرون ایران از این پروژه آگاهی نداشتند. اولین قدم من بعد لانچ نسخه اولیه این بود که تلاش کنم پروژه را خارج از ایران پرزنت کنم، نمیخواستم این زمان طلایی را از دست بدهیم. یکسال بعد از انتشار پلی پاد، گوگل استادیا عرضه شد و کم کم مسؤلین متوجه شدند صنعت بازی به چه سمتوسویی در حال حرکت است.
چالش بعدی بیثباتی ارزی و تحریمها بود، از طرفی تعداد کاربران پلی پاد هر روز در حال افزایش بود و از طرف دیگر تهیه سختافزارهای مورد نیاز، دغدغه بزرگی برای ما شده بود.
باس مرحله آخر “نه“ گفتن بود! طی سالهای اخیر به سبب وضع اقتصادی موجود، شرایط سختی در کسبوکارهای ایرانی حکم فرما شده ، در همین حال پیشنهادهای کاری وسوسهانگیزی از صنعت گیم خارج میگرفتم اما معتقد بودم با رفتنم پروژه پلی پاد ابتر خواهد شد و تلاش همه تیم به سرانجام نمیرسه، قرار گرفتن در این پارادوکس بزرگ من را به این راه منتهی کرد که تلاش کنم بجای تنها رفتن، محصول پلی پاد را به خارج از ایران ببرم.
اگر به عقب برگردید باز هم این مسیر را پیش میگرفتید؟ کدام کارها را انجام نمیدادید؟ آیا تا به حال از تصمیمی که برای تاسیس این پروژه گرفتید، پشیمان شدهاید؟
وقتی تصمیمی اتخاذ بکنی باید عواقب و مسئولیتهای آن را بپذیری. به عنوان یک راهبر در حین توسعه پروژه مجبور بودم تصمیماتی بگیرم که شاید حمایت همه جانبه را دربرنداشت اما به قول سر الکس فرگوسن این سوال وجود دارد که چه زمانی باید تصمیم بگیریم؟ احتمالا فقط دو موقعیت مناسب برای انجام آن وجود دارد: یا خیلی زود یا خیلی دیر. اگر قرار باشد به اشتباه در یکی از این دو حالت تصمیم بگیرم ترجیح میدهم زودتر تصمیم بگیرم تا اینکه برای تصمیمگیری دیر شده باشد. البته گفتن این حرف خیلی راحتتر از انجام دادن آن هست. اگر به عقب بازگردم قطعا بجای زمانهایی که دیر تصمیم گرفتم، زودتر انتخاب میکردم. تا به امروز مطمئن هستم اگر با تونل زمان برگردم عقب، باز هم همین خط زمانی را طی خواهم کرد.
رابطه اعضای تیم پلیپاد چگونه است؟
پلی پاد برای همه ما امروز بخش جدایی ناپذیری از زندگیمان شده، و نمیشود بگذاری حال زندگیات خوب نباشد. برههای مستمر و شبانهروز تلاش کردم تا تعامل بچهها با همدیگر به بهترین نحو برقرار بشه، معتقد بودم این تلاش هر بهایی هم داشته باشد ثمرهاش را روزی خواهم دید. و حالا شاهد نظم، همدلی و تعاملی هستم که در بین اعضای پلی پاد برقرار شده، تیمی که به تغییر معتقد شد.
امروز حس مربی را دارم که قهرمانی تیمش را نظارهگر است و برای من دیدن این حس خوب تیم پلی پاد و پیشرفتهایی که روزبهروز کسب میکنند باعث افتخار است.
شما از چه فنونی برای مدیریت بحران در تیم استفاده میکنید؟
شرط اصلی گذر از بحران، آمادگی ذهنی تیم یا همان خلق مایندست مشترک برای گذار از بحران هست. درست مثل ورزشکاری که هر روز روی آمادگی جسمانی خودش برای موفقیت در مسابقه تلاش میکند، همه افراد تیم هم باید روی آمادگی ذهنی خود تلاش کنند. اینجاست که مفهوم عدم تعادل مفید مطرح میشود. در طی این پروسه افراد تیم مجبور میشوند از Safe Zone خود بیرون بیایند و به سمت تغییر، رشد و حرکت به سمت جلو پیش بروند. این دقیقا سختترین مرحله راهبری یک تیم هست، چون اصولا افراد در مقابل تغییر هرچند هم که مثبت باشد شاید گارد داشته باشند و باید ویژنی از شرایط پساتغییر را برای آنها متصور بشوید. جایی که تیم شما از منطقه Safe Zone خود بیرون بیایند، دیگر این تیم در بحران نیازی به سوپرمن ندارد چرا که خود به مثابه سیمرغ منطقالطیر عطار شدهاند.
چه درخواستی از مسئولین دارید؟ آنها چه کمکی میتوانند به شما بکنند؟
سال پیش پلی پاد، فیلتر شد. شرایط بسیار سختی طی اون برهه بر ما گذشت. وقتی اسم فیلترینگ را میشنوید اولین چیزی که به ذهن شنونده میرسد این میتواند باشه که حتما این وبسایت محتوای خلاف قوانین کشورش را منتشر کرده! اما چنین اتفاقی برای پلی پاد هرگز نیفتاده بود.
این رفتاری که با کسب و کار ما شد بسیار تاسفبار بود چرا که هیچکس پاسخی مبنی بر اینکه چرا فیلتر شدیم به ما ارائه نکرد و بعد از یک ماه سرگردانی در نهایت با تماسهایی که با دوستان قدیمیمان در شورای عالی فضای مجازی گرفتیم توانستیم بازگردیم. این درشرایطی بود که تمامی بازیهای ما منطبق با نظام ردهبندی سنی اسرا بنیاد ملی بازیهای رایانهای روی پلی پاد قرار گرفته بود. این فیلترینگ باعث شد کاربران زیادی را از دست بدهیم. ما این فناوری را برای اولین بار در خاورمیانه راهاندازی کردیم، از بین ۷۸۷ پروژه دنیا توانستیم جزو بیست پروژه برتر استارتآپ لوکزامبورگ انتخاب بشویم، به عنوان همراه کارگروه 5G برگزیده شدیم و به عنوان محصول برگزیده جشنواره ملی نوآوری محصول برتر ایرانی سال ۹۹ انتخاب شدیم. به همه این دستاوردها زیر پرچم کشورمان رسیدیم ، انتظار تقدیر و تشکر نداشتیم اما درک آنکه همه این زحمات را نادیده بگیرند و به آسانی زدن یک کلیک، بدون هیچ ارتباط یا اطلاع قبلی، یک شبه یک تکنولوژی، کسب و کار و زحمات چندین ساله ما را از بین ببرند، بسیار سخت بود.
بازی محبوب شما چیست؟ هنوز هم بازی میکنید؟
سری Metal Gear اثر Hideo Kojima بازی محبوب من هست که هنوز هم فرصت داشته باشم بازی میکنم. البته Resident Evil و Silent Hill هم دو بازی دیگری است که حکم نوستالژی را برای من دارند و امکان نداره نسخهای از آنها بیاید و من بازی نکنم و البته یک PES باز حرفهای هم هستم.
آیا فکر بازیسازی هم هستید؟
فعالیت حرفهای من از سال ۸۶ با بازیسازی شروع شد ، همچنان هم طی این سالهایی که گذشت در اوقات فراغتم روی تکنیکهای ریل تایم رندرینگ کار میکنم. من یه ToDo لیست دارم که تقریبا مسیر زندگیم بر پایه آنها تا به امروز پیش رفته. چند ایده بازی هم در این ToDo لیست هستند که امیدوارم فرصت خلقشان مهیا شود.
اگر پلی پاد را یک انسان تصور کنیم، به نظر شما چه اخلاقیاتی دارد؟ چه شکلی است؟
پلی پاد را اگر یک انسان در نظر بگیریم، انتظار دارم به مقام والای انسانیت برسد که لازمه رسیدن به این مقام، کسب همه صفات والای خالق خودش خواهد بود.
حالا که پلی پاد را یک آدم تصور کردیم، چطور خودش را سر پا نگه میدارد؟ وقتی دچار مشکل میشود چه میکند؟
همانند کودکی که بارها زمین میخورد تا راه رفتن، دویدن و یا حتی قهرمان شدن را تجربه کند، پلی پاد ما هم باید از زمینخوردنهاش درس بگیرد. جایی که پس از هر زمین خوردن به بررسی دلایل زمین خوردنش بپردازد، قدمهای بعد را با ثباتتر برخواهد داشت و با گذر زمان انسان خردمندی خواهد شد.
شما خودتان را قلب پلی پاد میدانید یا مغز آن؟ اعضای تیم چطور؟ هرکدام چه نقشی در زندگی پلیپاد دارند؟
من هم همانند همه اعضای تیم بخشی از روح پلی پاد هستیم و هر روز در جهت تعالی شدن آن قدم بر می داریم.
دوره کودکی و نوجوانی پلی پاد چطور گذشت؟ ما اکنون در کدام دوره سنی او هستیم؟
با کلی خاطره خوب و بد! اما هر بار به این گذشته این نوجوان نگاه میکنیم به او افتخار میکنیم. ما با حداقلها به این نقطه رسیدیم و توجه ویژه سرمایهگذاران خارجی گواه تلاش ماست. پلیپاد اکنون در اوایل دوران نوجوانی خود است و حالا نیاز به توجه ویژهای دارد تا دوران بلوغ خود را به درستی سپری کند.
آیا پلی پاد پشیمانی هم دارد؟ آیا راههایی رفته که فکر میکند کاش نمیرفت؟
من معتقدم هر راه اشتباهی هم اگر طی کرده باشد، چیزی جز افزایش خرد برای پلی پاد در بر نداشته و این خرد چیزی نیست که به سادگی اکتسابی باشد.
فکر میکنید آقا یا خانم پلی پاد 10 سال دیگر کجا است؟ چه میکند؟
مطمئن هستم به یکی از بزرگترین محصولات یک کمپانی بزرگ بازیسازی تبدیل شده که موجب افتخار همه ما خواهد بود.
اگر پلیپاد بخواهد یک بازی انتخاب کند که خیلی دوست دارد، آن بازی چیست؟
درست مثل خواندن کتاب یا دیدن یک فیلم، بازیها هم شما را به دنیای موازی خواهد برد که باعث میشود برای برههای از این دنیای مادی جدا شوید و حس متفاوتی را تجربه کنید. به نظر من پلی پاد عاشق هر بازی خوشساختی میتواند باشد. از Tetris گرفته تا یک بازی افسانهای مثل Zelda !