پویا ایماندار مدیر عامل شرکت آلفا روز پنجشنبه 21 اردیبهشت در همایش سینوتکس به بررسی چشماندازها و چالشهای کسبوکارهای مبتنی بر تکنولوژی روز پرداخت. رویداد استارتآپی سینوتکس برای اولین بار در اینوتکس با حضور شرکتهای خلاق و نوآور برگزار شده و فضایی برای همافزایی در بین فعالین این حوزه فراهم میکند. گزارش پلی پاد تی وی از این رویداد را از دست ندهید:
زمانی که از من برای حضور در اینجا دعوت کردند، به این فکر کردم که درباره چه موضوعی صحبت کنم. موضوعات زیادی به ذهنم رسید، اما دو موضوع و دغدغه مهم بیشتر ذهنم را درگیر میکرد. یکی پیشرفت تکنولوژی بود و محصولات جدیدی که هر روز معرفی میشوند و دیگری هم شرایط فعلی ما در ایران برای انطباقپذیری خودمان با این پروژه و پیادهسازی این تکنولوژیها در ایران. دغدغه دیگر من سیل مهاجرتهایی بود که در چند سال اخیر در کشور، حداقل تا جایی که من میدانم در صنعت ما در حال وقوع است.
پویا ایماندار، مدیر عامل آلفا
میتوانید درباره شرکت آلفا و پروژههای آن و البته چالشهای پیش رویتان برای ما توضیح بدهید؟
من از سال 1387 در حوزه بازیهای کامپیوتری و پیادهسازی زیرساخت بازیهای کامپیوتری فعال هستم. خاطرم هست که اوایل سال 1388 بود که شرکت بازیپرداز را تاسیس کردم و این شرکت در سال 1390 به عنوان اولین شرکت دانشبنیان در صنعت گیم انتخاب شد. ما روی زیرساخت توسعه بازیهای کامپیوتری، همچون پیادهسازی موتورهای بازی و پیادهسازی گرافیک انجینها کار میکردیم. حد فاصل سال 2013 تا 2015 Microsoft partner بودم و دو کتاب در حوزه Graphics Programming با انتشارات Pack در انگلستان نوشتم و امسال هم یک کتاب دیگر با انتشارات BPB هندوستان بازبینی کردم. بیشتر روی حوزه برنامهنویسی گرافیکی و پیادهسازی Game Engine فعالیت کردم و افتخار این را داشتم که با مجموعه فناپ و بانک پاسارگاد هم روی پروژه پلی پاد همکاری کنم. پلی پاد ایدهای بود که از سال 2015 در ذهنم بود و در ادامه این شرایط برای ما ایجاد شد که در سال 2017 محصول پلی پاد را به عنوان اولین کنسول بازی ابری در خاورمیانه راهاندازی کنیم و در ادامه این پروژه گسترش پیدا کرد و شرکت آلفا را تاسیس کردیم.
در زمانی که پلی پاد پیادهسازی شد، نمونههای خارجی بسیار کم بودند، حتی یک سال بعد پروژه گوگل استادیا پیاده سازی شد و محصول مایکروسافت ایکس کلاد آمد و اینکه ما توانستیم در آن زمان این کار را انجام بدهیم، در سال 1397، به اولین کنسول بازی ابری خاورمیانه تبدیل شویم، کار بسیار قابل توجهی بود و نیاز به تسلط به تکنولوژی داشت که این اتفاق افتاد.
زمانی که از من برای حضور در اینجا دعوت کردند، به این فکر کردم که درباره چه موضوعی صحبت کنم. موضوعات زیادی به ذهنم رسید، اما دو موضوع و دغدغه مهم بیشتر ذهنم را درگیر میکرد. یکی پیشرفت تکنولوژی بود و محصولات جدیدی که هر روز معرفی میشوند و دیگری هم شرایط فعلی ما در ایران برای انطباقپذیری خودمان با این پروژه و پیادهسازی این تکنولوژیها در ایران. دغدغه دیگر من سیل مهاجرتهایی بود که در چند سال اخیر در کشور، حداقل تا جایی که من میدانم در صنعت ما در حال وقوع است. ناخودآگاه یاد این شعر استاد شفیعی کدکنی افتادم: «به کجا چنین شتابان، گَوَن از نسیم پرسید…» و تصمیم گرفتم موضوع را با این گزاره شروع کنم که ایهامی در دل خودش دارد. هم به شتاب تکنولوژی میپردازد و هم سیل مهاجرتهایی که در ایران اتفاق میافتد را در دلش دارد. اینکه چطور میتوانیم در این شرایط تابآوری کنیم و محصول خودمان را پیش ببریم.

من خودم پدر هستم، پسر 5 ساله دارم، اما وقتی این پسر دست به گوشی میزند استرس دارم، که حالا چه بازیای میخواهد بکند. نگرانم که چه بازیای میکند و آیا این بازی در رده سنیای هست که برایش قابل درک باشد. ما در این حوزه در ایران مسائل را جدی نگرفتیم و روی تکنولوژی سرمایهگذاری نکردیم و سرمایه انسانی زیادی را از دست دادیم.
پویا ایماندار، مدیر عامل شرکت آلفا
با توجه به فرمایشات شما، میتوانید به این سوال پاسخ بدهید که آیا در حال حاضر این تکنولوژیها در ایران وجود دارند؟ آیا این تکنولوژیها در ایران اثرگذاری دارند یا خیر؟
زمانی که من این پروژه را در سال 2017 شروع کردم، بحثی که خیلی ذهنم را درگیر میکرد این بود که ما چگونه توانستیم این محصول را در ایران پیادهسازی کنیم. پیشنیاز پیادهسازی این تکنولوژی دانشی بود که در سالهای گذشته در تیم ما کسب شده بود. خاطرم هست که در سال 1387 وقتی صنعت بازی در ایران شکل گرفت، طرز تفکری در آن دوران وجود داشت که سرمایهگذاری روی پیادهسازی تکنولوژی خیلی جدی گرفته نمیشد. تعداد بچههایی که در آن سالها روی توسعه موتورهای بازی کار میکردند، کمتر از انگشتان دست بود و خیلی از آنها اکنون در شرکتهای بزرگ بازیسازی مشغول به کار هستند یا از ایران مهاجرت کردهاند.
نکته اینجا است که در آن دوره باید سرمایهگذاری روی تکنولوژی انجام میشد و نشد. در سال 1387 وقتی ما شروع به ساخت نمونههای موتورهای بازیسازی کردیم، کشورهای همسایه، مانند ترکیه، در تکنولوژی ساخت بازیهای کامپیوتری حرفی برای گفتن نداشتند. بعد از گذشت 10 تا 15 سال، ما که زود شروع کردیم، حرفی برای گفتن نداریم، اما کشورهای منطقه از ما جلو افتادند. ما در آن برهه به لزوم نیاز به سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی توجه نکردیم و الان یک بازار بزرگ با Turn Over را از دست دادیم. چرا نیاز هست که الان روی تکنولوژی روز سرمایهگذاری کنیم؟ به همان دلیلی که 10 سال پیش نکردیم. ما یک زمانی کاشتیم و آنچه کاشتیم در شرکتهای بزرگ بازیسازی برداشت میشود. خیلی از بچهها حق داشتند بخاطر شرایط بروند. اما اکنون این بچهها که افتخار کشور بودند در شرکتهای مطرح مشغول بهکار هستند، چون آن زمان کسبوکار به سمتی میرفت که این بخش از تکنولوژی زیاد دیده نمیشد، الان این بخش فنی صنعت بازی خیلی کمرنگ شده و الان نقطهای است که همه انتظار دارند اتفاقهای خوب کسبوکاری بیفتد، اما نمیافتد، چون سرمایهگذاری روی زیرساخت فنی انجام نشد. این اتفاق در قسمتهای دیگر صنعت مانند هوش مصنوعی هم افتاده است.
زمانی در ایران چیزی به اسم فیسبوک شناخته شده نبود، زمانی که حوالی سال 2005 فیسبوک به دنبال بستن پروژهاش بود، یکباره ترند جهانی شد، اما چون روی زیرساخت آن سرمایهگذاری نشد، پلتفرمهای مشابه رشد نیافتند. در ادامه پیشبینی من این است که محصولاتی مانند متاورس و امثالهم در 10 سال آینده چه بخواهیم، و چه نخواهیم وارد ایران میشوند و وقتی نمیدانیم با این تکنولوژی چطور میخواهیم رفتار کنیم، بخاطر عدم سرمایهگذاری در این حوزه لطمه خواهیم خورد.
من خودم پدر هستم، پسر 5 ساله دارم، اما وقتی این پسر دست به گوشی میزند استرس دارم، که حالا چه بازیای میخواهد بکند. نگرانم که چه بازیای میکند و آیا این بازی در رده سنیای هست که برایش قابل درک باشد. ما در این حوزه در ایران مسائل را جدی نگرفتیم و روی تکنولوژی سرمایهگذاری نکردیم و سرمایه انسانی زیادی را از دست دادیم.

یکی از نکات مهم فرمایشات شما مهاجرت نخبگان بخاطر شرایط جامعه بود. به نظر شما این عامل چقدر به صنعت کشور آسیب خواهد زد؟
کسانی که میروند، کار اشتباهی نمیکنند. آنها به سمت زندگی بهتر میروند و ما هم نمیتوانیم سرزنششان کنیم. از دید یک کارآفرین که کسبوکاری را مبتنی بر تکنولوژی روز راه انداخته است، نظرم را میگویم. ما در پلی پاد روی تکنولوژیای کار کردیم که یک سال زودتر از گوگل استادیا عرضه شد، اما به دلیل شرایط تحریم شناخته شده نبود. آنطور که غولهای صنعت تکنولوژی دنیا را بابت کاری که کردند تکان دادند، ما نتوانستیم. اما نکته این است که ما برای رسیدن به آنچه امروز در پلی پاد هست، تصمیم گرفتیم تلاش کنیم تیم را در راستای توسعه کارش آموزش دهیم.
در نظر بگیرید شما یک شرکت لبه تکنولوژی هستید و باید تیم را Level Up کنید تا در لبه تکنولوژی حرکت کند، تا بتواند با شرکتهای خارجی رقابت کند، پس باید از دانش روز دنیا برخوردار باشید، پس باید روی دانش روز سرمایهگذاری کنید. بعد شرایطی به وجود میآید که سیل مهاجرت شکل میگیرد. من تجربه زندگی خارج از ایران را دارم، وقتی شرکت خارجی قصد استخدام دارد، معمولا مدل استخدام به این صورت است که شما تعهد داری که سه سال در شرکت بمانی و کار کنی و به آن شرط شما را از ایران خارج میکنند. اصولا هزینهای که برای شما میکنند، نسبت به هزینه فردی که حضور دارد و همانجا برایشان کار میکند، نصف میشود. حساب کنید که طی چند سال گذشته سیل مهاجرت در حال افزایش است (که البته انتخاب درستی است چون شرایط اقتصادی و زندگی سخت شده).
فرض کنید شما یک شرکت ایرانی هستید و روی سرمایه انسانی خودتان حساب و سرمایهگذاری میکنید، اما نمیتوانید برداشت کنید، چراکه افراد و سرمایه انسانی (به حق) ناچارند مهاجرت کنند و در واقع شما روی سرمایهای سرمایهگذاری کردید که یک شرکت خارجی از آن بهرهبرداری میکند. تنها راهی که در این شرایط برای کارآفرین وجود دارد، مهاجرت کسبوکاری است. اینکه شما تیم خودتان را با خودتان به خارج از ایران ببرید تا بتوانید به بقای کسبوکارتان ادامه دهید. در غیر این صورت اگر بخواهید بمانید، شرایط بسیار سخت خواهد بود. این برمیگردد به شرایط اقتصادی و شرایط زندگی که باید به آن توجه شود. چراکه خروج سرمایه انسانی در نهایت منجر به این خواهد شد که حرفی در عرصه تکنولوژی نداشته باشیم.
خیلیها از هزاران سال پیش برای این خاک از خود گذشتگی کردند و من همیشه از خودم میپرسم که چه چیزی از نسل ما به نسل بعد منتقل میشود. آیا نسل بعد میتواند آنچه ما کاشتیم را برداشت کند؟
این مسئله، بسیار برای آینده ایران نگرانکننده است، فکر میکنید برای مقابله با این چالشها و دغدغهها چه راهکاری هست؟ چطور میتوانیم جلوی خروج سرمایه انسانی و مهاجرت را بگیریم؟
به نظر من باید تعامل بیشتری با افرادی که کار میکنند ایجاد شود. ایران بالاخره هدفی دارد که میخواهد طی سالهای آینده به آن برسد. برای همین باید افرادی که در این حوزهها تخصص بیشتری دارند درگیر کنیم و بتوانیم از پتانسیل آنها برای ساختن کشورمان استفاده کنیم. در غیر این صورت شاید بیشتر ضربه ما در آینده از نبود زیرساخت تکنولوژی باشد.
به نظر شما جذب سرمایه و سرمایهگذاری در این حوزه چقدر نقش دارد؟ اینکه ما بتوانیم سرمایهگذار را در این حوزه جذب کنیم؟
این عامل بسیار مهم است، اما باز شما با سرمایه انسانی چالش دارید. اگر سرمایهگذاری بسیار گستردهای انجام دهید، بخشی از این سرمایهگذاری، سرمایهگذاری زیرساختی است که نیازمند تزریق سختافزار است. اگر ما نتوانیم شکاف بین دلار و ریال را حفظ کنیم این سرمایهگذاری سخت خواهد بود. این بزرگترین چالش است. فرض کنیم این چالش را حل کنیم، باید این سرمایه انسانی را نگه داریم. باید کاری کنیم که این سرمایه انسانی بماند و برای کشورش کار کند. شاید شما زیرساخت را فراهم کنید، اما وقتی نیروی متخصص خارج شود، باید دوباره هزینه بیشتری برای تربیت افرادی بکنید که جای آنها را بگیرد. مثل مرغ و تخم مرغ است.
یکی از راهکارها این است که ما بتوانیم خارج از ایران کار کنیم و بتوانیم برای کشور ارزآوری کنیم. این کار هم بسیار سخت است. خیلی از شرکتها و بچهها پتانسیل قوی برای گرفتن پروژه در خارج از ایران دارند، اما شرایط اقتصادی فعلی هنوز ایدهآل نیست. خیلی از بچههای صنعت بازی در ایران به ترکیه و امارات مهاجرت کرده و آنجا مشغول به کار شدند. ما میتوانستیم فضا را برای همه آنها ایجاد کنیم تا اینجا کار کنند. اما زمانی که باید تصمیم درست را میگرفتیم، نگرفتیم. شاید دیر تصمیم گرفتیم. من خلاء تکنولوژی را حتی در شرکتهای بزرگ مشاهده میکنم. در نهایت اگر ما نتوانیم این سرمایهها را جذب کنیم، با وجود زیرساخت هم حتی به چالش جدی برخواهیم خورد.
این چالش در نهایت به همان مسئله منتهی میشود که شاید ما در کورس تکنولوژی حرفی برای گفتن نداشته باشیم. در حال حاضر، تغییر فرهنگی، تغییر سبک زندگی از طریق شبکههای اجتماعی در حال وقوع است و زیرساخت این تکنولوژی شبکه اجتماعی دست ما نیست. باید در نظر داشته باشیم که شاید در گذشته شرکتهای بانکی و انرژی پیشرو بودند، اما در حال حاضر پیشروترین شرکتها، شرکتهای تکنولوژیک هستند. ما باید به این مهم توجه کنیم که نیاز است روی شرکتهای تکنولوژیک و اعضای آنها سرمایهگذاری کنیم.

اگر بخواهیم جزئیات بیشتری را بررسی کنیم، اقدامات خود شما در این حوزه چه بوده و با چه مسائلی روبهرو هستید؟
اولین دغدغه ما این است که ما یک محصول لبه تکنولوژی پیادهسازی کردیم، برای این محصولی که طی سه سال گذشته بیش از نیم میلیون کاربر جذب کرده است، در نظر بگیرید کاربر ما از قشری از جامعه است که برای تجربه بازی کامپیوتری نیاز ندارد تجهیزات گرانقیمتی بخرد. مثلا اگر فرزند شما بخواهد با پلی استیشن 5 یا ایکس باکس بازی کند، باید حداقل بالای 20، 30 میلیون تومان هزینه کنید. از طرف دیگر کنترلی روی محتوای بازیها نیست. در ایران بنیاد ملی بازی هست که بر اساس اسرا ردهبندی بازیهای کامپیوتری را در نظر میگیرد، اما محتوایی که دست کودک میرسد را بنیاد نمیدهد. این محتوا به نوعی به صورت غیرقانونی وارد کشور میشود و خانواده هم کنترل مشخصی روی این بازیها ندارند.
شاید بعضی خانوادهها با نظام ESRB در آمریکا و نظامهای مختلف دیگر آشنا باشند. E یعنی این بازی برای همه است (Everyone) و پسر من میتواند بازی کند. اما تعداد زیادی هستند که در این زمینه اطلاعاتی ندارند و بنیاد این کار را برایشان انجام میدهد. پلی پاد کمک کرده این بخش از جامعه وارد کنسول بازی ابری پلی پاد شوند و مطرحترین بازیهای روز دنیا را در کنسول بازی ابری پلی پاد اجرا کنند.
از طرفی ما این ارتباط بین پلی پاد و بازیهای مجاز در کشور را بر اساس قوانین بنیاد ملی بازیهای رایانهای فراهم کرده ایم. به عنوان مثال شما میتوانید بدون هیچ سختافزار قوی، فیفا 22 را روی مرورگر خودتان بازی کنید. در صورتی که اگر پلی پاد و تکنولوژی کلاد گیمینگ نبود، یا باید یک کامپیوتر قوی میخریدید (که بعد از یک مدت هم دچار استهلاک شده و باید آن را ارتقا دهید و هزینه کنید). اما پلی پاد این موانع را برطرف کرده و شما میتوانید روی مرورگر خودتان، یا تلفن همراه، یا کامپیوتر قدیمی برای ده سال پیش در پلی پاد بازی کنید. تنها نیازمند اینترنت پرسرعت هستید.
حالا از این طرف، ما در حال جذب کاربر هستیم، اما زیرساخت سختافزاری نداریم. چرا؟ چون برای تهیه زیرساخت سختافزاری باید با ارز 55 هزار تومانی سختافزار تهیه کنید، و برای پروژهای مثل پلی پاد که در لبه تکنولوژی است شاید تهیه سختافزار کار سختتری باشد، چون وقتی من پروژه را شروع کردم، دلار سه هزار تومان بود. چهار سال پیش. الان دلار 55 هزار تومان است. من باید این سختافزار را وارد کنم تا پروژهام را بزرگتر کنم. این اولین چالش ما است در این سیستم. یعنی مرغ و تخم مرغ. یعنی باید با دلار 55 هزار تومانی هزینه کنیم، اما با اشتراک 120 هزار تومانی اشتراک بگیریم. چون ما نمیتوانیم هزینه را بالاتر ببریم، چون خیلی از کاربرها توان مالی ندارند. حتی طی سه، چهار سال گذشته گوشی موبایل خودشان را عوض نکردند و در پلی پاد بازی میکنند. این بزرگترین دغدغه ما است. اما ما به نقطهای رسیدیم که توانستیم در خارج از ایران هم برای پروژه سرمایهگذار جذب کنیم، اما سرمایهگذاری که قصد سرمایهگذاری روی پروژه شما را دارد، روی پروژه داخل ایران سرمایهگذاری نمیکند. او میگوید یک نسخه دیگر به من بدهید، آن را ریبرند کنید و به خارج از ایران ببرید و منتشر کنید. باز اینجا کلی مسائل همچون تحریمها و مشکلات صادرات نرمافزار پیش روی کارفرما است. شاید دلیل اینکه خیلیها در حال مهاجرت و خروج از کشور هستند، همین گرهها است که باید به آنها توجه شود. باید برای بقای کسبوکارهای داخلی امکانات فراهم شود. در غیر این صورت هیچ آلترناتیوی برای آن کنسول بازی خارجی نداریم.
ما در آلفا روی محصول دیگری هم به نام متاورس صنعتی فالکن به عنوان یک محصول B2B کار میکنیم. این محصول شبیهساز سهبعدی همه اتفاقاتی است که در کارخانه در حال وقوع است و همزمان برای شما قابل دیدن است. شاید کسبوکار برای این محصولات راحتتر باشد، چون تعداد افراد کمتری در محصولات B2B با شما در ارتباط هستند، چون نیازی به گستردهتر کردن محصول نیست. اما برای پلی پاد در حال حاضر شاید بزرگترین مشکل نبود زیرساخت، شرایط اینترنت ایران و نبود سختافزار مورد نیاز است.