در تاریخ بازیهای ویدئویی، سری بازیهای جذاب و پرطرفدار کم نداریم. یکی از این آثار مجموعه «فرقه قاتلین» Assassin’s Creed است. سال ۲۰۰۷ کمتر کسی فکر میکرد این اثر به یکی از دوستداشتنیترین و شاید موفقترین مجموعه بازیهای تاریخ تبدیل شود. با پلی پاد تی وی همراه باشید تا این بازی محبوب را بررسی کنیم.
تولد Assassin’s Creed
قسمت اول بازی سرگذشت جالبی داشت. ابتدا قرار بود این بازی تبدیل به قسمتی الحاقی برای مجموعه «شاهزاده پارسی» (Prince of Persia) شود. اما شرکت یوبیسافت با مشاهده پتانسیل موجود در این بازی، تصمیم گرفت آن را به عنوان اثری مستقل عرضه کند. روایت داستانی تاریخی و ارائه یک گیمپلی قوی قسمت اول فرقه قاتلین را خیلی زود بین گیمرها محبوب کرد. این محبوبیت سبب شد تا یوبیسافت ادامه ساخت آن را در دستور کار خود قرار دهد. دو سال بعد از عرضه قسمت اول، قسمت دوم بازی به دست گیمرها رسید.

بازی Assassin’s Creed II به جرات یکی از محبوبترین بازیهای تاریخ است. اثری که در بخشهای زیادی نوآوری داشت و هنوز که هنوز است از نظر خیلی از گیمرها به عنوان بهترین قسمت این مجموعه یاد میشود. این بازی با ارائه داستانی متفاوت، گیمپلی با مکانیکهای جدید و همینطور پیشرفت در بخش گرافیک، به یکی از گلهای سرسبد یوبیسافت تبدیل شد.
حضور کاراکتر «اتزیو» به عنوان نقش اصلی قسمت دوم همان چیزی بود که رابطه عاطفی گیمرها را با بازی شکل داد. جوان ایتالیایی خیلی زود به قهرمان محبوب و البته معروف دنیای گیم بدل شد. روند موفقیتهای اتزیو فقط معطوف به قسمت دوم نبود. در سالهای بعدی یعنی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، دو قسمت دیگر با محوریت همین کاراکتر روانه بازار شد تا سهگانه اتزیو به یکی از ستونهای اصلی شرکت یوبیسافت تبدیل شود.

فراز و نشیبهای Assassin’s Creed
بعد از انتشار Assassin’s Creed: Revelations قسمت آخر سهگانه اتزیو، وقت ایجاد تغییرات در بازی رسید. خطر تکراری شدن در این مجموعه بیشتر از هر زمان دیگری حس میشد. قسمت سوم بازی تا حد زیادی از این تکراری شدن جلوگیری کرد. بهبود سیستم تیراندازی، سکوبازیهای خلاقانه در جنگل و البته نبردهای مختصر دریایی مواردی بودند که قسمت سوم بازی را نجات دادند تا همچنین در لیست پرطرفدارها حضور داشته باشد. البته این موضوع را نباید فراموش کرد که به لطف داستانهای تاریخی این سری بازی، طرفداران بازی به هیچ وجه از آن دست نمیکشیدند!
اما شاید بتوان گفت عمده تغییر این سری بازی به قسمت چهارم مربوط میشود. Assassin’s Creed IV: Black Flag از هر نظر ساختارشکنی کرد. حضور گسترده محیطهای طبیعی به جای شهری، نبردهای وسیع و گسترده دریایی، داستان نسبتاً متفاوت و اضافه شدن مکانیکهای جدید، بار دیگر سری فرقه قاتلین را بر سر زبانهای گیمرهای قدیم و جدید انداخت. از موفقیت قسمت چهارم خیلی نگذشته بود که سری AC رو به زوال رفت.

بازی Rogue با ارائه یک داستان متفاوت اما گیمپلی تکراری، ورق را برگرداند. این قسمت برخلاف همیشه شما را در نقش تمپلارها یعنی دشمن دیرینه اساسینزها قرار میداد. اما این پتانسیل داستانی در دل یک گیمپلی تکراری قرار گرفت و هیچ آوردهای نداشت. در این بین آثاری از دنیای فرقه قاتلین برای موبایل و کنسولهای دستی هم منتشر شد. اما هیچگاه به موفقیت قسمتهای اصلی نرسید. دو قسمت دیگر در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تحت عناوین یونیتی و سندیکیت منتشر شد که آب پاکی را روی دست یوبیسافت و طرفداران بازی ریخت. یونیتی با اینکه از نظر داستانی و البته سکوبازی بسیار بسیار استاندارد و اصولی بود. اما باگهای عجیب و غریبش به شدت به بازی ضربه زد. سیندیکت هم با اینکه تقریبا بدون ایراد فنی بود، اما نوآوری خاصی نداشت و شرایط را برای ادامه روند این مجموعه بازی ملتهب کرد.
اندکی استراحت و بعد…
فرقه قاتلین برای ادامه مسیر، به یک استراحت اساسی نیاز داشت. قسمت بعدی بازی سال ۲۰۱۷ منتشر شد. در این دو سال، یوبیسافت بازی را به کل تغییر داد. قسمت جدید که Origins نام داشت، برخلاف نامش، خیلی به ریشههای اساسینز ارتباطی نداشت. بازی تبدیل به یک اکشن نقشآفرینی بزرگ شده بود که در آن باید کاراکتر خود را پله پله ارتقا میدادید. داستان زندگی بایِک، کاراکتر قسمت جدید Assassin’s Creed، برای گیمرهای جدید خیلی جذاب بود. اما گیمرهایی که با اتزیو خاطره داشتند، از بازی استقبال زیادی نکردند. البته Origins اثر قابل احترام و استانداردی بود اما به هیچ وجه به بازیهای کلاسیک این مجموعه شباهت نداشت.

یوبیسافت با ساخت این قسمت بهای بزرگی داد. طرفداران قدیمی را تا حدودی از دست داد اما طرفداران جدید زیادی را جذب خود کرد. بعد از Origins نوبت به عرضه Odyssey در سال ۲۰۱۸ رسید. آدیسی از هر نظر یک اثر کامل و پویا بود. دنیایی بزرگ با جزئیات فوقالعاده! ولی هنوز یه مشکل وجود داشت. این بازی رسماً Assassin’s Creed نبود. دشمنان بازی اساطیر و غول بودند. اسب شما آتشین بود و شمشیرهای عجیب داشتید. عملاً با یک نقشآفرینی خوش ساخت طرف بودید که اسم Assassin’s Creed را یدک میکشید. بعد از این بازی نوبت به والهالا رسید تا نشان دهد یوبیسافت مسیر جدیدی برای رشد این بازی در نظر گرفته است.
والهالا، هم مسیر دو قسمت قبلی بود. باز با اثری نقشآفرینی طرف بودیم و خیلی خبری از داستان اساسینزها و ساختار کلاسیک آنها نبود. این دفعه عقاب معروف دنیای اساسین، به کلاغ تبدیل شده بود و با وایکینگها طرف بودیم. همان فرمول پیشین این بار هم جواب داده بود. یک بازی استاندارد و خوشساخت که تنها نامش Assassin’s Creed بود.

Assassin’s Creed برمیگردد…
تا اینکه بعد از گذشت دو سال، یوبیسافت با دست پر بازگشت! این شرکت قرار است دنیایی تحت عنوان Assassin’s Creed Infinity را در اختیار گیمرها قرار دهد تا قسمتهای مختلف در آن عرضه شود. دنیایی که اکثر عناوینش طبق فرمول جدید پیش خواهند رفت و احتمالاً آثاری از جنس نقشآفرینی ببینیم.
اما تکلیف خواسته گیمرهای کلاسیک این مجموعه چه میشود؟ طبق وعدههای یوبیسافت، قرار است پیش از عرضه اینفینتی و بازیهای آن، اثری تحت عنوان Mirage منتشر شود. عنوانی که مخصوص طرفداران قدیمی این مجموعه است. بازی جدید Assassin’s Creed قرار است ما را به عراق و ایران ببرد. درست زمانی که در دنیای واقعی حشاشینها یا همان اساسینها شکل گرفتند. بعد از آن نوبت به ژاپن و آلمان میرسد و آیندهی نامشخص عقابها!
به نظر شما مسیر اساسینزها در سالهای آتی چطور پیش خواهد رفت؟
1 دیدگاه
ای کاش اساسین کرید هم به بازی های پلی پاد اضافه میکردید