سابناتیکا (Subnautica) یکی از آن بازیهایی است که آرزو داشتم، می شد از حافظه ام پاک کنم تا بتوانم دوباره برای اولین بار در اعماق آن فرو رفته و دست به اکتشاف بزنم. هنوز هم هیچ کس، بدون اینکه با مشکلات جانبی شدیدی برخورد کند، راه حلی برای حل این مشکل پیدا نکرده است. اما بازی “سابناتیکا: زیر صفر” تقریبا به همان اندازه خوب است: این بازی با اینکه کمی جمع و جورتر است، اما بخش آبی کاملاً جدیدی به آن اضافه شده که به کاربر فرصت میدهد در حالی که در تلاش برای زنده ماندن است، از موقعیت های بی شماری برای کشف، کسب مهارت و ساخت پایگاه های عالی استفاده کند و حقیقتا به همان اندازه هم سرگرم کننده است.
بازی “سابناتیکا: زیر صفر”، در زمانی پس از وقایع سابناتیکا رخ می دهد و با بازگشت به دنیای بیگانه 4546B، داستانی شخصی و احساسی تر را روایت می کند. شما در قالب شخصیتی به نام رابین آیو، یک زن بیولوژیست تیزبین و سرسخت فرو میروید که در جستجوی خواهری است که شرکت آلترا (Alterra) خبر از مرگ تصادفی او داده است و کیست که حرفهای یک ابر شرکت بی چهره، آنهم در زمان آینده، را باور کند؟ در واقع در پس این ماجرا رازهای پنهان و عجیب بسیار بیشتری، مثل چیزهایی که در مورد معماران مرموز می فهمیم، وجود دارد.
همه اینها با صداگذاری عالی و بی نقصی همراه شده که شما را با استفاده از نشانه ها، قدم به قدم به سمت کشف حقیقت پیش می برد. همانطور که وسایل رها شده آلترا را ردیابی و از سرنخ ها و صداها استفاده میکنید تا سر دربیاورید واقعا چه اتفاقی افتاده، هم زمان می توانید فناوری های جدیدی را رمزگشایی کرده و از آنها بهره ببرید، مثل جاسوس پنگلینگ، که ربات کوچک بامزه ای است که می تواند به مناطقی که دور از دسترس رابین است، دسترسی پیدا کند.
میزان مبارزه هنوز بسیار محدود است، به خصوص در آب، که البته طراحی هم چنین هدفی را دنبال میکرده است، فقط کافی است تصور کنید اگر می توانستید یک مسلسل روی لباس خود ببندید، آن وقت مسلما دیگر حس خطری که سابناتیکا به دنبال القای آن است، حاصل نمیشد یا به راحتی از بین می رفت. در عوض، حتی میتوان گفت این بازی خیلی سرگرم کننده تراز قبلی است. مثلا گاهی مجبورید از بین کرم های یخی غول پیکر و هیولاهای دریایی که نگهبان بعضی از نقاط حساس و یا منابع ارزشمند هستند، دزدکی حرکت کرده یا از آنها فرار کنید و صد البته که جهت گیری هنری استودیوی Unknown Worlds همچنان فوق العاده حیرت انگیز است.
در کنار چندین بیوم زمینی و زیرآبی جدید برای اکتشاف، وقتی از معابر درهم پیچیده توئیستی بریجز (Twisty Bridges ) میگذشتم و یا در مسیر فالن لیلی پدز (Fallen Lily Pads) در کنار وال های بیگانه شنا می کردم، سراسر وجودم مملو از لذتی شگرف میشد. استفاده از رنگ ها و اشکال به هر منطقه و موجود هویتی متمایز و مقتدر داده، به نحوی که هر یک از نشانه ها یا گونه های مهم، بلافاصله قابل شناسایی و به خاطر سپردن هستند. سابناتیکا یک بازی فوق العاده زیبا است و مشکل بارگذاری تکسچر که در بازی سابناتیکای اولی وجود داشت تقریبا برطرف شده، هرچند که من هنوز هم بعضی جاها مثلا در اطراف لبه های کوه های یخ با آن برخورد کردم.
سابناتیکا الگویی است برای آنچه بازی های سبک بقایی-جهان-باز باید برای تحقق آن بکوشند. این بازی به تمام معنی خارق العاده، بکر و در عین حال ترسناک است، با سیر داستانی ای که نه تنها من، بلکه هیولاهای دریایی ای که مدتی کابوس من شده بودند را هم دائما شگفت زده میکرد. جالب آنکه، حتی با وجود اینکه بیش از 50 ساعت بازی کرده ام، اما هنوز هم نتوانسته ام تمام اسرار آن را کشف کنم. همین گواه آن است که اسرار نهفته در این بازی آنقدر فریبنده و جذابند که من حاضرم باز هم با ترس خود روبرو شده و بارها و بارها در تاریک ترین گوشه های این اقیانوس بی رحم غوطه ور شوم.
منبع IGN